خدا عشق زندگی ...

زندگی جنگل یکتای تنازع به بقاست هر کسی طعمه ی خود گیرد و از صحنه رود صحنه پیوسته به جاست خرم آن کس که در این آشفته بازار جفا زودتر طعمه ی خود گیرد و از صحنه رود...         بعدا نوشت: همچنان که از عنوان معلوم است، این از حرفایی بود برا نگفتن و در واقع حرفیست بر خلاف میلم که خودمم دوس نداشتم ولی احساس میکنم واقعیتی ست که در جامعه امروز هست.   ,حرف هایی برای نگفتن,حرفهایی برای نگفتن شریعتی,حرفهایی هست برای نگفتن,حرف هایی که برای نگفتن دارم,حرف هایی است برای نگفتن,کتاب حرفهایی برای نگفتن,حرف هایی که برای نگفتن دارد,حرفهايي براي نگفتن,همیشه حرف هایی هست برای نگفتن,شریعتی حرفهایی هست برای نگفتن ...ادامه مطلب

  برای با تو بودن چقدر بی غرورم برای با تو بودن چقدر بی عبورم من و تو و شب و من... من و تو و تو و تو...    ,برای با تو بودن ستار,برای با تو بودنم راه ستاره رفته ام,برای با تو بودن,برای با تو بودن از ستار,برای با تو بودن یه راهی پیدا میکنم,برای با تو بودنم یه راهی پیدا میکنم,براي با تو بودن,برای با تو بودنم,برای با تو بودن هلن,برای با تو بودنها دلم تنگه ...ادامه مطلب